ورود مهاجران افغانستانی به ایران بیشتر از خروج آنها است
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۶۶۰۹۵
آفتابنیوز :
در ابتدای این میزگرد شهلا کاظمیپور؛ عضو هیئت عملی دانشگاه تهران با اشاره به راهاندازی مرکز رصد جمعیت کشور سازمان ثبت احوال، اظهارکرد: در این مرکز از توان شرکتهای دانش بنیان و کارشناسان استفاده شده و این مرکز، مرکزی برای هماندیشی نخبگانی در خصوص مسائل جمعیتی و برنامه ریزی شواهد مبنا محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه این مرکز علاوه بر رشد دانش عمومی در این حوزه، به تصمیم گیران و تصمیم سازان ملی نیز با توجه به اطلاعات دقیق از روند تحولات در حال رخ داد جمعیت کشور کمک مینماید، گفت: به طور کلی سازمان ثبت احوال با استفاده از ظرفیتهای پایگاه اطلاعات جمعیت کشور که در اجرای برنامه اول توسعه ایجاد گردیده، اقدام به تاسیس مرکز رصد جمعیت کشور نموده است که این امر قابل تقدیر و بهرهبرداری برای تمام دستگاهها است.
کاظمیپور در تعریفی از مهاجرت گفت: ترک محل سکونت با قصد محل دیگر و تغییر محل جغرافیایی از روستا به روستا، شهر به روستا مهاجرت نام دارد که این مهاجرت میتواند دائم یا موقت باشد.
وی بیان کرد: در جمعیتشناسی سه متغیر میتواند رشد جمعیت را تحت تأثیر قرار دهد. متغیر اول، یعنی ولادت دارای اثر مثبت بر رشد جمعیت است. متغیر دوم، یعنی مرگ و میر، با اثر منفی خود، باعث کاهش رشد جمعیت میشود. متغیر سوم، مهاجرت است که در شرایط مهاجرپذیری موجب افزایش جمعیت و در شرایط مهاجرفرستی موجب کاهش جمعیت میشود.
تولید آمار دقیق و به روز در مرکز رصد جمعیت کشور
همچنین در ادامه جلسه دکتر محمودیان؛ عضو هیئت مدیره انجمن جمعیت شناسی ایران، با اشاره به راهاندازی مرکز رصد جمعیت کشور سازمان ثبت احوال، گفت: مرکز رصد جمعیت کشور میتواند آمارهای به روز و دقیق را تولید و پس از بررسی در اختیار عموم مردم نیز قرار دهند.
وی بیان کرد: در مرکز رصد جمعیت، اطلاعات جمعیتی و هویتی وجود دارد که هم اینک تحت عنوان داشبوردهای جمعیتی فعال است درواقع هم در سطح کلان مرکز سازمان و هم در استانهای گوناگون، شاخصهای مختلف جمعیت احصا شده و در پایگاه اطلاعات جمعیتی در این داشبوردها قابل دسترسی است که این امر برای اولین بار رخ داده است.
محمودیان در ادامه با اشاره به موضوع میزگرد مبنی بر مهاجرت این امر را یکی از ابعاد تأثیرگذار بر جمعیت دانست و گفت: هرچند تولد و مرگ و میر نیز بر تغییرات جمعیتی مؤثرند.
عضو هیئت مدیره انجمن جمعیتشناسی ایران بیان کرد: در حال حاضر رشد جمعیت در کشورهای اروپایی، تابع مهاجرت است. ما در ایران هم شاهد پدیده مهاجرت هستیم و تعداد مهاجران افغانستانی وارد شده گاهی از تعداد افرادی که از ایران خارج میشوند بیشتر است که این میتواند بر جمعیت کشور تأثیر بگذارد.
وی ادامه داد: در استانهای مرکزی ایران نظیر سمنان و تهران بیشتر شاهد مهاجرپذیری هستم و در استانهای مرزی و دورتر از مرکز هم بیشتر شاهد مهاجر فرستی هستیم. در استانهای مرکز کشور به دلیل برخورداری از امکانات بیشتر اقتصادی شاهد رشد بیشتر جمعیت هم هستیم و عمدتا در این زمینه عامل مؤثر سطح توسعه است.
محمودیان در ادامه درخصوص جابهجاییهای داخلی در ایران گفت: این میزان خیلی زیاد نیست و تحرکات داخلی جمعیت بالا نیست. وی تاکید کرد: این میزان بستگی به سطح توسعه اقتصادی شهرها و روستاها دارد. بررسیها نشان میدهد در سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ توسعه اقتصادی شهرها بیشتر و بالا بوده به همین سبب شاهد رشد جابهجایی و تحرکات جمعیتی در کشور بودهایم.
وی با تاکید بر اینکه دراساس آمارها به طور کلی و آمارهای جمعیتی بهطور خاص بهتر است ثبتیمبنا باشد، گفت: سرشماری در سال ۱۴۰۵ باید ثبتیمبنا باشد. در حال حاضر کشورهای اروپایی به تولید آمارهای ثبتیمبنا رفتهاند. اما در ایران هنوز تولید آمارها همزمان، به صورت ثبتیمبنا و خود اظهاری است که بهتر است جهتگیری آماری کشور به سمت ثبت محوری باشد تا بازه بهروز شدن آمارها کاهش و اعتمادپذیری آمارها افزایش یابد.
ثبت ۸۵۰ هزار مهاجرت داخلی در سال ۱۴۰۱
همچنین در ادامه دکتر علیرضا ساجدی؛ مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال با اشاره به وظیفه سازمان ثبت احوال کشور در خصوص راهاندازی مرکز رصد جمعیت کشور سازمان ثبت احوال، گفت: مرکز رصد جمعیت کشور وضعیت فعلی و روند گذشته تاکنون جمعیت را شناسایی کرده و ارائه میدهد و در ادامه تغییرات جمعیتی را رصد میکند و در اختیار عموم دستگاهها و مراکز تخصصی قرار دهد.
وی در خصوص تولید آمارهای ملی مهاجرت مطابق ماده (۶۳) قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، گفت: تولید آمار مهاجرت داخلی که دارای پیچیدگیهای بسیار است با استفاده از ظرفیتهای داخلی و سامانه تغییر نشانی سازمان ثبت احوال کشور به انجام رسیده است. بر این اساس، آمارهای مهاجرت داخلی پس از تلاش فراوان برای اولین بار در کشور به شیوه ثبتی مبنا توسط مرکز رصد جمعیت کشور در سازمان ثبت احوال تولید شده است.
مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور ادامه داد: اجرای قوانین و مقررات در خصوص پیوند بین کدپستی و شماره ملی کمک شایانی در تولید آمار مهاجرت داخلی خواهد کرد. از جمله این قوانین میتوان علاوه بر تصویب قانون الزام اختصاص شماره ملی و کدپستی در سال ۱۳۷۶، به مصوبه پنجم یازدهمین جلسه شواری اجرایی فناوری اطلاعات در سال ۱۳۷۹ اشاره نمود که در آن ارائه هر گونه خدمت به مردم باید بر اساس آخرین نشانی ثبت شده افراد در ثبت احوال باشد. همچنین بند (۲) جزء (ک) تبصره (۱۰) قانون بودجه سال ۱۴۰۲ بر لزوم ثبت تغییر نشانی در پایگاه نشانی ثبت احوال و استناد به آن تاکید کرده است.
ساجدی بیان کرد: قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت نیز برای اولین بار تولید آمارهای مهاجرت کشور با به دولت (سازمان ثبت احوال) تکلیف کرده است. براساس این ماده سازمان ثبت احوال مکلف است نسبت به تولید و انتشار آمارهای مهاجرت بر پایه دادههای مکانی پایگاه اطلاعات جمعیت به صورت سالانه اقدام نماید.
وی با تکیه بر آمار و اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال کشور در خصوص مهاجرتهای داخلی در سال ۱۴۰۱ گفت: در این مدت ۳۵ درصد مهاجرتهای داخلی، درون استانی و ۶۵ درصد آنها برون استانی بوده است.
ساجدی گفت: برمبنای شواهد مشاهده شده در آمارهای ثبتیمبنای مهاجرت در سال ۱۴۰۱، همانگونه که آقای دکتر محمودیان اشاره فرمودند، استانهای نوار میانی کشور مهاجرپذیر و استانهای مرزی مهاجرتفرست هستند.
وی تأکید کرد: حدود ۵۰۰ هزار جابجایی در بین استانها به ثبت رسیده است. علاوه بر آن، حدود ۳۵۰ هزار جابجایی هم در درون استانها ثبت شده است. وی تأکید کرد در سال ۱۴۰۱، در استان تهران، حدود ۴۹ هزار جابجایی درون استانی به ثبت رسید است.
ساجدی ادامه داد: تقریبا حدود ۷ سال بود که در مورد مهاجرت آمار دقیقی دردسترس نبود. البته ما هنوز چالشهایی درخصوص آمار مهاجرتهای خارجی داریم. نظیر دشواری تفکیک مهاجران و مسافران، چه در تعریف و چه تشخیص آن براساس اطلاعات خروج از کشور بهویژه که قادر به شناسایی مقصد نهایی مسافر یا مهاجر نیز نیستیم.
وی با اشاره GIS جمعیتی گفت: ما در ثبت احوال و در امتداد تخصیص شناسههای هویتی به فرد، خانواده و خانوار، که باعث ایجاد ارتباط بین بانکهای اطلاعات انسانی کشور و تولید آمارهای انسانی میشود، به دنبال این هستیم که با ثبت دقیق مکان زندگی افراد، خانواده و خانوارها، بهرهبرداری از دادهها و سرویسهای پایگاه اطلاعات جمعیت کشور را توسعه دهیم. به این طریق لایههای اطلاعاتی اضافهای به دادههای پایگاه افزوده شده و نظام آمایش سرزمین در کشور به تکامیل خواهد رسید. به طور مثال، با دادههای این پایگاه میتوان در سطوح جغرافیایی کوچکتر از شهرستان نیز مؤلفههای جمعیتی را محاسبه نمود. مثلاً؛ نرخ باروری در محدوده یک مرکز بهداشت چقدر است.
در پایان مراسم، کارشناسان در خصوص راهاندازی مرکز رصد جمعیت کشور سازمان ثبت احوال ابراز خرسندی کرده و این مرکز را چشم اندازی در زمینه ارائه آمار به صورت دقیق و به روز و در اختیار دستگاههای اجرایی دانستند.
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: آفتاب
کلیدواژه: مهاجران افغان ایران سازمان ثبت احوال کشور پایگاه اطلاعات جمعیت اطلاعات جمعیتی تولید آمار تولید آمار ها مهاجرت داخلی سال ۱۴۰۱ ثبتی مبنا رشد جمعیت داده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۶۶۰۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشیمانم!
مهاجرتهای ناموفق هنرمندان و سلبریتیها، سابقهای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفهای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرتهایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.
به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتابزده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش میرسد. اخیرا صحبتهای اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.
مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرتآموز را در بر میگیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غربزدگی در ایران، طی سالهای اخیر به شکلگیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرتکنندگان هم علنی نمیشود و به گوش مردم نمیرسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.
اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار میگیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل میگیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر میدهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست میدهد و از سوی دیگر نمیتواند بهعنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر میشود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت میکنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهمترین نمونههای فرجام مهاجرتهای عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتیها که فکر میکردند گروهی از مردم میتوانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونتآمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که میخواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامیهای داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بنبستی گرفتار میبیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانههای حرفهایش، تلویحا میپذیرد که تحت تاثیر جنگهای روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمعهای خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری میکرد. مروری بر صحبتهای این بازیگر نشان میدهد که وی روزگار خوبی را سپری نمیکند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیتهای فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آنها را، با لحنی حسرتبار، مرور میکند.
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا میکند.
مهمتر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری همصنفان خود را با جامعهای بسیار محدود تاخت میزند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانههای افسردگی میشود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره میشود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخنژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتیهایی که مهاجرت کردهاند هم به هر بهانهای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست دادهاند، حرف میزنند و آرزو میکنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخنژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد میتوانستند از مواهب توجه عمومی بهرهمند باشند. حمید فرخنژاد در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاریاش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش میگذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمیشد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دههها از مهاجرتشان میگذرد نیز میشود. مروری بر واکنشهای خوانندههای لسآنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی میکند و تقریبا هیچیک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمیدهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پلهای پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، میتواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.
انتهای پیام